دلیل نارضایتی در افراد و راههای ترک آن

  • از

افراد زیادی از زندگی کنونی خود خرسند و راضی هستند و در مقابل نیز بسیاری افراد احساس می‌‌کنند زندگی‌شان آن چیزی نیست که به دنبال‌اش بودند و یا آنچه از زندگی می‌‌خواستند همانی نیست که هم اکنون دارند. مسلماً برای شما هم پیش آمده از هیچ‌یک از موفقیت‌‌های خود احساس شادی و رضایتمندی نداشته و احساس کنید ‌این آن چیزی نبوده است که به دنبال‌اش بوده‌اید و یا آن حس خاصی که به دنبالش بوده‌اید را به شما نمی‌‌دهد. افراد موفق زیادی نیز در اطراف شما وجود دارند که ازدیدگاه دیگران بی‌نظیر و سعادتمند هستند اما در درون خود احساس بی‌کفایتی و تهی بودند می‌‌کنند.

نارضایتی از زندگی را در چهره و مکالمات بسیاری از افراد در جامعه به وضوح می‌‌توان مشاهده نمود گله و شکایت مداوم از اوضاع و شرایط اعم از اجتماعی، اقتصادی، شغلی و زندگی شخصی همراه با صورت‌‌های افسرده و دلزده انسان‌‌های بسیاری که حتی حوصله هم‌صحبتی با یکدیگر را ندارند و ترجیح می‌‌دهند در تنهایی خود فرو روند و یا افرادی که مدام با خود و دنیای اطراف‌شان در جنگ بوده و ابراز ناراحتی می‌‌کنند که چرا؟ چرا من در جایی که می‌‌خواهم نیستم؟ چرا خانه‌ای را که می‌‌خواهم ندارم؟ چرا در رشته‌ای درس می‌‌خوانم که دوست ندارم؟ چرا شغلم آزارم می‌‌دهد؟ و مهم‌تر از همه چرا من خوشحال و شاد نیستم عده بسیاری فارغ ازدغدغه‌‌های عامه مردم در رفاه کامل زندگی می‌‌کنند ولی برخی از آنان نیز بسیاری از ‌این چراها را هر روز برای خود مطرح می‌‌کنند.

این همه نارضایتی از کجا می‌آید؟ شاید شما منشاء آن را، نداشتن شانس می دانید و فکر می کنید، شانس حتی آدرس خانه شما را نمی داند. اما غافلید از این موضوع که به دلیل رفتارهایتان، منفی نگری آدرس خانه شما را، خوب می شناسد و هر روز به سراغ تان می آید.
معمولا آدم‌های ناراضی چند دلیل عمده در ذهن‌شان دارند ‌ و متأسفانه باید گفت اگر درمان نشوند، این امر درخت پربار زندگی شان را خشک می کند.

دلیل نارضایتی در افراد

نادیده گرفتن توانایی ها
تفسیرهای مضطرب‌کننده و جهت‌گیری سوء‌ نسبت به آینده، اولین مشکل است. جوانی۲۰ ساله را فرض کنید که با خودش فکر می‌کند اگر ازدواج کردم و بچه‌دار شدم و بچه‌ام دچار فلان مشکل شد، چه خاکی بر سرم بریزم؟ این فرد احتمالا مشکلات کودکی خود یا کودکان دیگر در فامیل را به‌خاطر سپرده و تجربیات ‌ زندگی او را به سمت تفسیر مضطرب‌کننده نسبت به آینده کشیده. این فرد روی توانایی‌هایش حساب نکرده، نقشی برای خود در تنظیم آینده‌اش متصور نیست. جایگاه خدا را در زندگی‌اش فراموش کرده است. اگر شما هم از این دسته آدم‌ها هستید بهتر است هرچه زودتر جلوی این افکار خودتان را بگیرید و به آنها اجازه جولان دادن ندهید.

در نظر گرفتن بدترین احتمالات
برخی افراد هر چیزی را که از آن اطلاع ندارند و نسبت به آن دچار ابهام هستند، به بدترین و خطرناک‌ترین وجه ممکن تفسیر می‌کنند. مادری در خانه نشسته، شماره همراه فرزندش را می‌گیرد، اپراتور خاموش بودن گوشی را اعلام می‌کند، در همان ۱۰دقیقه اول ۲ حدسی که این مادر می‌زند: ۱- فرزندم زیر تریلی رفته و تکه‌تکه شده. ۲- او را برده‌اند و کشته‌اند. این یعنی بدترین احتمال نسبت به ابهامات. برای رسیدن به مثبت‌اندیشی و آرامش نیاز است که ذهن خود‌تان را نسبت به ابهامات کنترل کنید و نگذارید به سمت بدترین احتمالات برود.

نشخوار شکست های قبلی
بدترین قسمت ماجرا نشخوار ذهنی اتفاقات گذشته است. یک اتفاق نگران‌کننده، یک شکست عاطفی، یک موقعیت اضطراب‌آور‌ در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده، ذهنی که دائم به بازسازی مسائل و مشکلات و شکست‌های قبلی می‌اندیشد و دوباره آنها را نشخوار می‌کند نیاز به بازسازی و درمان دارد. این ذهن خوبی‌ها و سفیدی‌‌ها را به‌زودی فراموش می‌کند اما به خاطرش می‌ماند که چهل و اندی سال قبل، دوستش به او طعنه زده است.

راه برای ترک عادت ابراز نارضایتی

شناسایی دقیق زمان ابراز نارضایتی:
برای حل مشکل باید دقیقاً از زمان دقیق بروز نارضایتی‌ها آگاه باشیم. حتی جزئی‌ترین دغدغه‌ها را نیز باید مشخص کرده و از زمان بروز واکنش منفی در مورد آن مطلع باشیم. آگاهی دقیق از تعداد دفعات ابراز نارضایتی، انگیزه‌ی بیشتری برای برطرف کردن آن به ما می‌دهد.

تبدیل مسائل آزاردهنده به نکات مثبت:
در هرلحظه‌ای که مشکلات و مسائل آزاردهنده به ذهن شما خطور می‌کند، فوراً با تمرکز بر نکات مثبت و شادی‌بخش افکار خود را منحرف کنید. در این مرحله نیز تعداد دفعاتی که مجبور شده‌اید با تکیه‌بر افکار مثبت، مسائل ناخوشایند را از ذهن خارج کنید، دقیقاً به خاطر داشته باشید زیرا تنها راه برای مؤثر بودن این راهکار، ثبت این اعداد و سعی در کاهش آن است.

شناسایی ماهیت مسائل ناخوشایند:
شناسایی دقیق علت نارضایتی بسیار مهم است. ممکن است راهی عملی برای حل کامل مشکل وجود داشته باشد و دیگر نیازی به مدیریت و کنترل عوارض آن نداشته باشید. به‌عنوان‌مثال اگر بیدار شدن در صبح باعث بروز نارضایتی می‌شود، ممکن است علت کم‌خوابی باشد و خوابیدن به‌موقع و کافی طبیعتاً علت اصلی ناراحتی را برطرف خواهد کرد و دیگر دلیلی برای ابراز آن وجود نخواهد داشت.

دوری کردن از افراد منفی‌باف:
این افراد به معنای واقعی همه‌ی انرژی مثبت شمارا گرفته و موجی از نارضایتی، نگرانی و ناخشنودی با خود به همراه می‌آورند. معاشرت با این افراد به معنای استقبال از احساسات منفی و بروز شرایط ناخوشایند است.

استفاده از کلمات امیدبخش و مثبت:
کلماتی مثل اگر و اما زمینه‌ساز نارضایتی هستند و بیشتر توسط افرادی به کار می‌روند که کنترلی بر زندگی خود ندارند. با به کار بردن این نوع کلمات خود را برای توجیه و پذیرش مسائل ناخوشایند آماده می‌کنید و دیگر هیچ تلاشی برای تغییر شرایط نخواهید کرد. افراد خوشبخت همیشه امیدوار هستند و سعی می‌کنند که کنترل همه‌ی جنبه‌های زندگی را در دست بگیرند و این تلاش را با به کار بردن کلمات مثبت به نمایش می‌گذارند.

داشتن صبر و حوصله:
به‌طورکلی تغییر هر عادتی به زمان زیادی نیاز دارد و اگر انتظار دارید که بعد از یک ماه عادت ابراز نارضایتی و گلایه کردن را کنار بگذارید، باید پشتکار زیادی داشته باشید و ناامید نشوید. اگر این کار مشکل به نظر می‌رسد می‌توانید ابتدا این کار را در یک روز انجام دهید و بعد به بررسی تغییرات خود بپردازید. در مرحله‌ی بعد دور روز را بدون ابراز نارضایتی بگذرانید و بعدازآن یک هفته. به‌مرورزمان و با مشاهده تغییرات مثبت به ادامه‌ی این کار برای مدت‌های طولانی‌تر ترغیب خواهید شد.

استفاده از کمک دیگران:
تلاش برای ترک عادت مانند هر کاری دیگری به‌صورت گروهی موفقیت بیشتری به دنبال دارد. با شروع اقدام برای ترک عادت ابراز نارضایتی، به دوستان و خانواده‌ی خود اطلاع بدهید و از آن‌ها بخواهید بر پیشرفتتان نظارت کنند. مطالعه بازخورد اطرافیان کمک بزرگی در این کار است و به شما نشان خواهد داد که کدام‌یک از جنبه‌های منفی گلایه‌هایتان، بیشترین تأثیر منفی را در اطرافیان دارد و شما می‌توانید بر حل آن تمرکز بیشتری داشته باشید.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *